السلام علیک یا زینب کبری(سلام الله علیها)

جای همگی خالی دیشب رفتیم دیدن یکی از بچه های مدافع حرم که البته از فرماندهان هم هست واز جانبازان ویادگاران دفاع مقدس که یک چشمش رو در راه دفاع از خاک وناموس و وطن از دست داده وبازهم در راه دفاع از حریم دختر مولا امیرالمومنین(علیه السلام ) مجروح شدند. 

خیلی فضای دیدار زیبا شده بود...

نکته مهمی که تو حرفاش گفته شد این بود: در گروهی که با این بزرگوار رفته بودند یک مولوی و چند تن از برادران اهل تسنن هم بودند وبرای دفاع از حرم باهاشون هم سفرشده بودند.

نکته جالب این واقعه اینه که میگفت: "اونها اشتیاقشون برای دیدن حرم وزیارت از ما بیشتر بود.

ومشتاق شهادت...

یک پدر وپسر هم از برادران اهل تسنن همراه ما بودند که پسره عاشق شهادت بود وهمش میگفت دعا کنید شهید شم 

وشهید شد ...".

راستش رو بخواهید من به غیرتم برخورده آخه ...

نکنه حکایت ما بشه حکایت جامانده های کاروان کربلا و برادران اهل تسنن همچون وهب حرم عقیله بنی هاشم رو محافظت کنند...


نقل از سید مهدی طباطبایی

ازذکرجزئیات و تصاویر بیشتر معذوریم.