بسم رب الشهداء و الصدیقین

جمع بندی مذاکرات هسته ای و آنچه باید گفت

سید مجتبی حسینی فاضل

کارشناس معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادقعلیه السلام

 

سه شنبه 23 تیرماه بود که از اخبار ساعت 14 وقایع مربوط به متن برجام،نطق رئیس جمهور ایران دکتر حسن روحانی و رئیس جمهور آمریکا را پیگیری می کردم و همان زمان و ما بعدش تحلیل هایی به ذهنم رسید که بیان آن خالی از لطف نیست.قبل از اینکه تحلیل خود را بیان کنم لازم است تذکر دهم که در این نوشتار بر آن نیستم که متن توافق را نقد کنم که مطلبی جداست و خارج از موضوع بحث من.در این مقاله سعی من بر آن است که کمی در گوشه و کنار مذاکرات و آنچه پس از آن اتفاق افتاد، سیر کنیم. بنده بر این باورم که اگر قضایای هسته ای و مذاکرات را همراه با حواشی اش ملاحظه کنیم تحلیل واقعی تری از موضوع خواهیم داشت و برای عده ای که حوصله شان نمی رسد متن 150 صفحه ای را مطالعه نمایند، تحلیل حواشی کمک خواهد کرد تا بدانند فارغ از مباحث متنی، برنامه ی هسته ای ایران به کجا می انجامد و در نظام تحریم چه اتفاقی خواهد افتاد.

1- پس از قرائت متن برجام، در شبکه های مجازی پیام هایی مشاهده می کردم که از رابطه ی صمیمی با آمریکا پس از توافق، از بازشدن سفارتخانه های دو کشور در قالب شوخی و جدی سخن می گفت و از طرف دیگر آقای حجه الاسلام روحانی در نطق پس از بیانیه اینچنین گفتند:" برای ما بحث اعتماداجرای این توافق آغازیک امتحان است. اگراین توافق به دقت وبخوبی اجراشد قدم به قدم اجرای این توافق میتواندآرام آرام خشتهای دیواربی اعتمادی رابردارد. روشن است که ما امروز برمبنای دقت  کامل ونظارت برتوافق کارمان راپیش میبریم بدون  اینکه ازپیش بخواهیم نسبت به کشورهایی که سابقه بسیاربدی برخیشان نسبت به ایران داشتندوبرخی هم سابقه خوبی نداشتندبخواهیماعتمادکنیم."

حال سوال من از خواننده ی این متن این است که دلیل دشمنی ما با آمریکا چیست؟آیا اگر همه ی تحریم ها برداشته شود و آمریکا به تعهدات خود عمل کند ما باید دست از پا نشناخته دنبال رابطه با آمریکا باشیم یا خیر؟بگذارید پاسخ این سوالات را از معمار این انقلاب خمینی کبیر(رحمه الله علیه) بگیریم. حضرت امام در آبان ماه سال 1360 می فرمایند: اگرامریکا واسرائیل «لاالهالاّاللّه‏»بگویند،ماقبول نداریم؛چراکه آنها می‏خواهندسرِما کلاه بگذارند.[1] لذا لازم است به کسانی که از هول یک توافق که هنوز نه به بار هست نه به دار در سفارت آمریکا بیفتند(اشاره به ضرب المثل از هول حلیم در دیگ افتادن)گفت که حتی اگر آمریکا به تعهداتش عمل کرد، هنوز هم ما به آمریکا بدبینیم.چرا که ما از امام امت خط می گیریم و عده ای سعی دارند خط امام را تحریف کنند و از رابطه با آمریکا در فردای روز توافق می گویند. پس توصیه ی ما این است که از هول حلیم در دیگ نیفتید.

2- پس از اعلام خبر بیانیه وین عده ای مردم را دعوت به جشن و پایکوبی کردند و در همین شهرستان آران و بیدگل عده ای مراسم جشن خیابانی گرفتند که در این باره باید به چند نکته اشاره کرد:

·         الف) هنوز اتفاقی نیفتاده که شادمانی می کنید. کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی باید روی این بیانیه نظر بدهند پس صبر پیشه کنید و از هول حلیم در دیگ نیفتید.

·         ب) اطلاع داشته باشید برای چه چیزی شادمانی می کنید. هنوز عده ای نمی دانند چه چیزامضا شده و چه امضا نشده و اصلا توافق هسته ای چه نتیجه ای در سال های آینده خواهد داشت ولی از باب همرنگ جماعت شدن برای آنچه نمی دانند خندیدند. یاد آن طنزی افتادم که: فردی ناشنوا بود و در جمعی یکی از افراد فرد ناشنوا را مسخره کرد و همه خندیدند ولی فرد ناشنوا که چیزی نشنیده بود از باب همرنگ جماعت شدن خندید حال آنکه آن به خودش می خندید.

·         ج) اینکه چه کسانی مراسم جشن گرفتند هم قابل ملاحظه است. امام خمینی(ره) می فرمایند: هر وقت دیدید دشمن شما از اقدامات شما خوشحال است و برای شما کف و سوت می زند در مواضعتان شک کنید. الغرض اینکه عده ای اقدام به برگزاری جشن کردند که هیچ نسبتی با انقلاب نداشتند و اصل حکومت اسلامی فارغ از اینکه رهبرش چه کسی باشد را قبول ندارند که برای گفته ی خودم نشانه هایی دارم که در این مجال نمی گنجد. بنابر این حداقل جای تامل دارد که چرا جریانات ضد نظام از این اتفاق خرسندند.

3- اگر کتب شهید مطهری (ره) را مطالعه کرده باشید این سخن مرا تایید می کنید که شهید مطهری(ره) در مباحث مختلف مربوط به انحطاط جامعه ی اسلامی همیشه از دو گروه یاد می کنند که به مثابه ی دو لبه ی قیچی هستند که جامعه ی اسلامی را نابود می کنند.1- جهل مردم 2- نفاق. اما جایگاه هریک از این دو گروه در اتفاقات اخیر چه بود؟

الف) نفاق: پس از اعلام بیانیه نهایی، عده ای که تا دیروز مخالف امام خامنه ای بودند و هرگاه ایشان از لزوم مقاومت و بدبینی به مذاکره سخن می گفت به ایشان انتقادات ناروا می گفتند، حالا از امام خامنه ای مایه می گذارند و از ایشان تشکر می کنند و ایشان را پدر خود می دانند. راستی اگر این مذاکرات به بن بست می رسید همین گروه مردم را به مقابله با نظام و رهبر جامعه دعوت نمی کردند و آیا همین گروه رهبر جامعه را مسئول به بن بست رسیدن مذاکرات نمی دانستند؟

ب) جهل مردم: گروه دیگری که همیشه به جامعه اسلامی ضربه زده اند جاهلان بوده اند. به تعبیری تا زمانی که جاهلان نباشند منافقان نمی توانند کار خود را انجام دهند و منافق روی جهل مردم حساب باز می کند. در پرونده ی هسته ای هم سعی عده ای بر این بود که مردم را در جهل نگه دارند که الحمدلله رسانه ی ملی و گروه های روشنگری هسته ای نقشه ی آنان را نقش بر آب کرد و البته ناگفته نماند که ملت انقلابی ایران هم بصیرت مثال زدنی دارند که امام خمینی(ره) در وصیت نامه ی خود می فرمایند:من باجرأت مدعی هستمکه ملت ایران وتوده ی میلیونی آن درعصرحاضر بهترازملت حجازدرعهدرسول الله(ص) وکوفه وعراق درعهدامیرالمؤمنین وحسین بن علی می باشند.

4- این روزها پیام هایی از طرف آمریکائی منتشر شد که 180 درجه با آنچه تیم مذاکره کننده ی ما گفت متفاومت بود فارغ از این بحث ها نکته ای ذهنم را مشغول کرده بود و آن اینکه اوباما در نطق خود مجددا به ایرانیان اهانت کرد و باز هم از لزوم حمایت از رژیم غاصب اسرائیل گفت و باز هم بر مواضع ضد ایرانی خود تاکید کرد اما جای سوال اینجاست که چرا در نطق آقای روحانی اشاره ای به جنایات آمریکا در قبال ایران و دشمنی ایدئولوژیک ایران با آمریکا نشد. حداقل آداب دیپلماسی این را اقتضا می کند که طرف مقابل اگر به شما توهین کرد شما هم پاسخ متناظرش را بدهید.

5- سخن پایانی اینکه وظیفه ی امت حزب الله در این دوره ی 60 روزه تا تصویب توافق چیست؟ در اینجا لازم است به دو کارویژه امت حزب الله اشاره کنم.

الف) نقد منصفانه و علمی:عده ای می گویند: ((منتقدان فعلا صبر کنند تا توافق تصویب شود و در این مدت نقادی نکنند.و خود مجلس و شورای عالی امنیت ملی می دانند چه بکند))که این حرف کاملا اشتباه است و حربه ای است تا جریان حزب اللهی را منفعل کنند. این مدت 60 روزه فرصت مناسبی است تا نقد منصفانه و علمی از متن توافق ارائه گردد و در اختیار نمایندگان مجلس قرار بگیرد.

ب) آگاه سازی مردم: در این مدت 60 روزه وظیفه ی اصلی جریان حزب الله آگاه سازی مردم است تا مردم بدانند در جریان مذاکرات چه داده ایم و چه به دست آورده ایم.

 

امیدوارم که هرآنچه به صلاح و خیر مملکت است اتفاق بیفتد و این نوشتار توانسته باشد برخی از دغدغه های ذهنی بنده را منتقل کند و معیار حب و بغض ما در برخورد با قضایای مختلف در راستای دین و برای خدا باشد.

ربنا وفقنا لما تحب و ترضی 


[1]صحیفه امام ج 15 ص 341